ما سینمای قهرمانی نداریم، جریان روشنفکری بسیاری از ریشه های قهرمان سازی را از بین برد
به گزارش انوار بلاگ، سلسله نشست های رسانگاه، در حاشیه جشنواره سینما انقلاب و جایزه ققنوس برگزار می گردد که هدف آن آنالیز نسبت رسانه و سینما با مقوله پیشرفت است؛ این که سینما چه نسبتی با پشرفت کشور دارد و باید چه نقشی را برای پیشرفت کشور بازی کند؟
به گزارش گروه فرهنگی خبرنگاران، چهارمین قسمت از فصل اول سلسله نشست رسانگاه، شنبه 25 بهمن برگزار گردید. دکتر روح الله رجبی، پژوهشگر سینما در این نشست به صندلی پیشرفت و آینده در سینمای ایران پرداخت.
رجبی ابتدا به صندلی پیشرفت اشاره نمود و گفت: پیشرفت مبتنی بر مفهوم امید به آینده است؛ پیشرفت زمانی رخ می دهد که با امید، آینده را بسازید. سینما یکی از بهترین بستر ها برای تحقق راستا پیشرفت است. امید و حرکت در سینما زمانی تحقق پیدا می نماید که ما چیزی به عنوان قهرمان داشته باشیم. اگر قهرمان معنادار نگردد، شما سینما ندارید. ما سینمای قهرمانی نداریم، البته در دهه شصت داشتیم و جمشید هاشم پور را تبدیل به قهرمان کردیم، اما جریان روشنفکری حاکم، بسیاری از ریشه های قهرمان سازی را از بین برد.
وی تاکید نمود: روشنفکران معتقدند در جامعه افسرده کنونی، قهرمان صندلیی ندارد، اما جامعه ای که تحت فشار است، بیشتر به قهرمان احتیاج دارد. حتی ما قهرمان سازی هایی در آمریکا علی رغم پیشرفت ها یا در هند با وجود فقر شدید داریم. ما قهرمان سازی را در اروپا نیز داریم؛ امثال شرلوک هلمز، پوآرو و خانم مارپل در ژانر جنایی-معمایی نمونه هایی از این دست هستند.
این پژوهشگر سینما با اشاره به دو ژانر علمی-تخیلی و آخرالزمانی به عنوان ژانر هایی که مستقیم به آینده می پردازند ادامه داد: ژانر علمی تخیلی قصه ای مبتنی بر حدسیات علم درآینده با ابرقهرمانان دارای توانمندی های مختلف است، این ژانر در ایجاد باور پیشرفت علمی میان مردم نقش موثری دارد. سینمای ما گذشته گراست و باید تغییراتی در خود ایجاد کند تا بتواند به آینده نیز بپردازد. ژانر آخرالزمانی نیز مانند ژانر علمی-تخیلی، قهرمانی ایجاد می نماید که در برابر بلایی طبیعی و غیر طبیعی می ایستد. در این ژانر تیپ هم ایجاد نموده اند؛ مثل زامبی ها.
وی به قهرمان سازی در سینمای ایران اشاره نمود و اضافه کرد: قهرمان ویژگی هایی دارد، ما اگر بخواهیم برای قهرمانی فیلم بسازیم، اولین گزینه حاج قاسم به ذهن ها متبادر می گردد؛ حاج قاسمی که از مرز های قهرمانی هم عبور نموده. اما آیا این ایده به خودی خود سینمایی ست؟ خیر، ولی باید سینمایی گردد، در مدیومی به نام سینما. تجاری سازی یکی از روش های قهرمان سازی است، با عکس شهید نمی گردد به طور مستقیم تجاری سازی کرد.
رجبی تاکید نمود: سریال آقازاده نتوانست نسبت بین قهرمان و ضدقهرمان را معین کند. یک آقازاده نمی تواند یک آقازاده دیگر را بگیرد، این مردم هستند که می توانند قهرمان شوند. ما هم مفهوم را نمی توانیم بفهمیم، که قهرمان کیست و چیست و هم بلد نیستیم قهرمان را تصویر کنیم. این قهرمان است که امید می دهد.
در پایان دکتر روح الله رجبی به مسائل سینمای ایران پرداخت و گفت: اولین مشکل ما نظری است، ما مشکل سیاست گذاری در طبقه روشنفکر را هم داریم. علاوه بر آن احتیاج به قصه پردازی و قصه گویی داریم تا بتوانیم قصه ها را تبدیل به تصویر کنیم.
منبع: خبرگزاری دانشجو