امروز نسبت به اشباح کجا ایستاده ایم؟
به گزارش انوار بلاگ، به گزارش خبرنگاران، پیشگفتار، برای هیچ کس و هیچ چیز، دست کشیدن از شبح بالکان، شبح سرمایه، قربانی ها، همه جا قربانی ها، واقعی فانتازماتیک، چرا حقیقت هیولاوار است؟، درباره سنگ ها، سوسمارها و انسان ها، ساختار و رخدادش، از ده فرمان تا حقوق بشر، اصل خیرخواهی، جداکنندگی مسیح، از دانش تا حقیقت، و برعکس، فرار و یادداشت ها از بخش های مختلف این کتاب هستند.
در بخش دست کشیدن از شبح بالکان این کتاب می خوانیم: شاید برترین راه خلاصه کردن جان کلام یک عصر تمرکز روی مشخصه های صریحی نباشد که ساز و کارهای ایدئولوژیک و اجتماعی آن عصر را تعریف می نمایند بلکه تمرکز روی اشباح انکارشده ای باشد که آن عصر را آزار می دهند، اشباحی ساکن در قلمروی اسرار آمیز موجودات موهوم که به هر حال پافشاری می نمایند، به اثرگذاری خود ادامه می دهند. با توجه به اینکه اهل اسلوونی، بخشی از یوگوسلاوی سابق، هستم.
به نظر می رسد تقدیر من این است که امروز در مورد چنین اشباحی سخن بگویم: آیا یکی از کلیشه های اصلی در مورد کشورهای بالکان این نیست که آنها بخشی از اروپا هستند که اشباح گذشته بدنام آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، هیچ چیز را فراموش نمی نمایند و هیچ چیز نمی آموزند، هنوز هم جنگ های سد ها پیش را ادامه می دهند، در حالی که مابقی اروپا درگیر فرایند سریع جهانی شدن است؟ به هر حال اینجا با اولین پارادوکس کشورهای بالکان روبرو می شویم گویی در چشمان اروپا خود کشورهای بالکان جایگاه عجیب و غریب شبحی را دارند که اروپا را آزار می دهد، آیا کشورهای بالکان پسایوگوسلاوی، این گرداب هیجانات نژادی (خود) ویرانگر، معکوس دقیق یا تقریبا نوعی نگاتیو عکاسی همزیستی روادار اجتماعات قومی انژادی نیست، نوعی رویای چندفرهنگ گرایانه که به کابوس تبدیل شده است؟ آیا مرزکشی جغرافیایی بسیار نامشخص و متغیر کشورهای بالکان نشانگر جایگاه شبح سای آنها نیست؟ گویی هیچ پاسخ قطعی ای برای پرسش کشورهای بالکان از کجا آغاز می شوند؟ وجود ندارد، کشورهای بالکان همیشه یک جای دیگر هستند، کم و بیش حوالی جنوب شرقی برای صرب ها کشورهای بالکان از همان پایین آغاز می گردد، در کوزوو یا در بوسنی و صرب ها در برابر این دیگری اروپا از تمدن مسیحی دفاع می نمایند.
در بخش شبح سرمایه نیز آمده است: امروز نسبت به اشباح کجا ایستاده ایم؟ مسلما نخستین پارادوکسی که با آن روبرو می شویم این است که خود این فرایند انعکاسی سازی جهانی که بی رحمانه اشباح گذشته را تعقیب می نماید و به باد سخره می گیرد نه تنها بی واسطگی خودش بلکه اشباح خودش، شبح واربودگی خودش را نیز فراوری می نماید. مشهورترین شبحی که در صد و پنجاه سال اخیر این طرف و آن طرف پرسه می زد شبحی از گذشته نبود بلکه شبحی از آینده انقلابی بود، مسلما شبح جمله نخست مانیفست کمونیست. امروز واکنش اتوماتیک خواننده لیبرال فارغ از جهل و تعصب به مانیفست چنین است: آیا این متن در بیشتر توضیح ها و محاسبات تجربی کاملا اشتباه نمی نماید، هم در مورد توصیفش از شرایط اجتماعی و هم در مورد پرسپکتیو انقلابی ای که تأیید و ترویج می نماید؟ آیا هرگز مانیفست سیاسی ای وجود داشته است که به وسیله واقعیت تاریخی متعاقب آشکارا بیشتر از مانیفست کمونیست ابطال شده باشد؟ آیا مانیفست در برترین حالت خود برآوردی اغراق آمیز از بعضی گرایش های قابل تشخیص در قرن نوزدهم نیست؟ بسیار خب بیایید مانیفست را از نقطه مقابل آنالیز کنیم: امروز در جامعه پسامدرن، پسا صنعتی جهانیمان کجا زندگی می کنیم؟ شعاری که بیش از پیش خود را تحمیل می نماید جهانی شدن است: تحمیل وحشیانه تجارت جهانی یکپارچه ای که همه سنت های قومی انژادی محلی را تهدید می نماید، تهدیدی که شامل خود شکل دولت ملت نیز می گردد. با در نظر گرفتن این شرایط آیا توصیف تأثیر اجتماعی بورژوازی در مانیفست بیشتر از هر زمان دیگری بجا نیست؟ بورژوازی نمی تواند بدون انقلاب های متوالی در ابزارهای فراوری و از این رهگذر انقلاب در روابط فراوری و با آنها انقلاب در کل روابط جامعه وجود داشته باشد.
کتاب مطلق شنماینده نوشته اسلاوی ژیژک و ترجمه کیوان آذری از سوی انتشارات روشنگاه در 199 صفحه و با قیمت 55000 تومان روانه بازار نشر شده است.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران